بینش از DR. کیم:
06 سپتامبر 2018 در بینش از DR. کیم
برای چی دعا می کنی؟ شاید لازم باشد از این طریق سؤال کنم: آیا نماز می خوانی؟ شاید در گذشته برای چیزی دعا کنید و این اتفاق نیفتاد. شاید فکر کنید شما آنقدر از خدا فاصله دارید که نمی خواهد از شما بشنود. شاید فکر کنید وقتی دعا می کنید ، خدا نام شما را در دستگاه تلفن همراه خود ظاهر می کند و روی "افول" کلیک می کند. بعضی از مردم هر روز دعا می کنند و به خدا وصل می شوند. برخی دیگر به ندرت ، اگر همیشه ، نماز می خوانند. دلایل آنها برای نماز خواندن تقریبا به تعداد افرادی که به این سوال پاسخ می دهند ، بی شمار است.

دو دلیل وجود دارد که من دعا می کنم. اولین مورد از داستانی در کتاب دانیل در کتاب مقدس در مورد سه پسر نوجوان آمده است. آنها در یک سرزمین خارجی زندگی می کردند و از آنها انتظار می رفت قوانین و آداب و رسوم محلی را که در آن زندگی می کردند ، پیروی کنند. این سه پسر بسیار خوب بودند که می خواستند از او اطاعت کنند - تا اینکه روزی قانون جدیدی که توسط شاه آغاز شد ملزم به تعظیم و پرستش مجسمه عظیم طلایی بود. اطاعت آنها متوقف شد. آنها می دانستند که هرگز نمی توانند تعظیم کنند و کسی یا چیز دیگری غیر از یک خدای واقعی را پرستش کنند. به عنوان مجازات ، آنها با هر چه داغتر از هر چیزی که تصور می کردیم به کوره انداخته می شدند. اکنون بخشی از آن تغییر می کند که تمام دیدگاه من در مورد نماز را تغییر داده است. آنها برای نجات خدا دعا کردند. سپس آنها به پادشاه گفتند كه اگرچه آنها می دانستند كه خدا آنها را از آتش نجات خواهد داد ، حتی اگر او آنها را نجات ندهد ، همچنان به او خدمت می كنند.

در مورد آن فکر کنید این برای من بسیار آسان است که وقتی او ظاهر می شود از خدا پیروی کنم ، اما اگر این کار را نکند چه می شود؟ آیا بازهم می توانم بگویم خدمت می کنم و از او پیروی می کنم؟ به نظر می رسد بسیار ساده روی سطح است ، اما وقتی صحبت از "زمان بحران" می شود ، اعتماد به خدا غالباً داستان دیگری است. تمرکز من روی نماز به دلیل نمونه این سه نوجوان که دعا می کردند و به خدا اعتماد داشتند مهم نبود. نمی توانم بگویم همیشه به نماز اطمینان دارم ، اما اعتماد به خدا بدون توجه به نتیجه معیار من است. من دعا می کنم ، و سپس نتایج را به خدا واگذار می کنم و کاملاً به او اعتماد می کنم.

تأثیر دوم که تعریف کرده است که چرا من دعا می کنم با من زندگی می کند. در شب عروسی ما ، نانسی گفت ، "ما باید دعا کنیم" - در زمانی که آخرین چیزی که در ذهنم بود ، نماز بود! از آن شب اول ازدواج ما ، حداقل 95 درصد از وقتها شبانه با هم دعا کرده ایم. ما برای ازدواج خود دعا کرده ایم ، برای فرزندانمان ، والدین خوبی باشیم ، برای دیگران ، برای ازدواج به طور کلی و بعد و بعد. ما دیده ایم که خدا بار دیگر وقت و زمان خود را نشان می دهد. آیا او به هر دعایی که می خواستیم پاسخ داده است؟ نه ، اما او به هر دعایی پاسخ داده است ، و ما یاد گرفته ایم که راه او همیشه بهترین است. اگر یک مورد وجود داشته باشد که در ازدواج ما تفاوت ایجاد کرده است ، نماز مداوم است. من شک ندارم که دلیل ازدواج ما از امروز قوی تر به دلیل دعا است.

آیا با همسر خود نماز می خوانید؟ اگر جواب شما بله است ، آن را ادامه دهید. هیچگاه توقف نکن. اگر جواب شما مثبت نیست ، آیا به شما فرصت می دهید؟ آیا شما متعهد خواهید شد که هر روز برای ماه بعد با هم دعا کنیم؟ می دانم برای بعضی از شما فقط فکر کردن در مورد دعا کردن با یکدیگر ترسناک است. شما ممکن است فکر کنید کوره آتشین در مقایسه با نماز با هم چندان بد به نظر نمی رسد. بگذارید کمک کنم سطح آسایش را پیدا کنید و از آنجا شروع کنید. ممکن است به همان سادگی تصمیم گیری در مورد چیزهایی باشد که شما هر دو قبول دارید که برای آن دعا کنید و سپس هرکدام از شما در سکوت دعا می کنید. واقعاً فرقی نمی کند از کجا شروع کنید. فقط شروع کن. من به شما قول می دهم که خدا نشان خواهد داد. او به شما اطلاع می دهد که او 100 درصد با شما در این ازدواج است. این را به عنوان یک حقیقت قبول دارم. اگر امروز نماز را با هم شروع کنید ، هرگز پشیمان نخواهید شد. هر کاری که انجام شود ، اولین گام را انجام دهید.


منبع : sanykala